جدول جو
جدول جو

معنی حبیب ابن معن - جستجوی لغت در جدول جو

حبیب ابن معن
(حَ)
ابن معن. پدر او معن شاعر معروف عرب است که دیوان او به سال 1903م. در اروپا چاپ شده است. گویند: معن شتران بسیار داشت و پس حبیب پسر او چندی از آنها بگرفت و با پسر عم خویش فضاله به شام رفت پس حبیب در این سفر بمرد و فضاله بازگشت و معن در این معنی سروده است:
فلاو ابی حبیب مانفاه
من ارض بنی ربیعه من هوان
تا آنجا که:
اعلمه الرمایه کل یوم
فلما اشتد ساعده رمانی.
و در دیوان چاپ اروپا به جای مصرع نخستین چنین است: ’لعمر ابی ربیعه مانفاه’ رجوع به البیان و التبیین ج 3 ص 149 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ابن مره. مری معاویه او را امیر حجاز کرد و مردم او را رد کردند. (العقد الفرید ج 4 ص 89 و 90 از گفتۀ ابن عباس). ابن اثر گوید: و در این سال (132 هجری قمری) حبیب بن مره مری که از قواد مروان أموی بود بثنیه با أهل و حوران در ارض بلقاء خروج کرد و تبییض کرد و بنی قیس و همسایگانشان با وی بیعت کردند. پس عبدالله بن علی به جنگ او آمد و چند بار حرب میان ایشان روی داد و در این اثنا ابوالورد نیز در قنسرین خروج کرد و تبییض کرد، و در این وقت سفاح در حیره بود. پس عبدالله ناچار با حبیب صلح کرد. (از الکامل ابن اثیر ج 5 ص 206)
لغت نامه دهخدا
(حَ)
ابن سعد. صحابی است و از موالی یکی از انصار است و درک غزوۀ بدر کرده است. موسی بن عقبه او را یاد کرده. ابوعمرو شخصی را به نام حبیب بن اسودبن سعد و دیگری حبیب بن اسلم مولای بنی جشم بن خزرج گفته. نمیدانم اینها جدا یا یکی هستند؟ رجوع به الاصابه ج 1 ص 321 و تنقیح المقال ج 1ص 254 و الاستیعاب ج 1 ص 122 و قاموس الاعلام ترکی شود
لغت نامه دهخدا